«کارانه ی پزشکان» را 60 میلیون تومان افزایش دادند!
به نقل از خبرگزاری ایلنا1401/6/6کد خبر 140165121167
(تصویر شماره 1)
مساله لابی قدرتمند پزشکان و حمایت سنگین بدنه ی مدیریتی وزارت بهداشت و کمیسیون بهداشت مجلس از آن هاست؛ دوبرابر شدن سقف کارانه، محصول نامه ی رئیس کمیسیون بهداشت مجلس به رئیس جمهور است.
(تصویر شماره 2)
مساله لابی قدرتمند پزشکان و حمایت سنگین بدنه ی مدیریتی وزارت بهداشت و کمیسیون بهداشت مجلس از آن هاست؛ دوبرابر شدن سقف کارانه، محصول نامه ی رئیس کمیسیون بهداشت مجلس به رئیس جمهور است.
به گزارش خبرنگار ایلنا، کار بسیار ساده و بی سرو صدا انجام شد؛ نمود بیرونی قضیه فقط دو خط خبر است. بیست و ششم مرداد، رسانه ها در بخشی از گزارش خروجی نشست هیات دولت نوشتند: «هیات وزیران در اجرای مصوبه شورای حقوق و دستمزد درخصوص تغییر سقف پرداختی کارانه به پزشکان، سقف دریافتی کارانه پزشکان شاغل در مناطق برخوردار را در سال 1401 و صرفاً به مدت یک سال، مبلغ 1200 میلیون ریال تعیین کرد.»
این حکم تکمله ای هم دارد: «همچنین به موجب این مصوبه، در موارد خاص و ضروری برای برخی از پزشکانی که خدمات برجسته ارایه می نمایند، با نظر وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی سقف مذکور قابل افزایش است. فهرست این افراد باید توسط وزارت مذکور برای سازمان اداری و استخدامی کشور ارسال شود.» در واقع با این تکمله، دست وزارت بهداشت برای افزایش کارانه حتی بالاتر از سقف تعیینی باز گذاشته شده، پزشکان می توانند حتی بیشتر از 120 میلیون تومان در هر ماه کارانه بگیرند.
البته به این بخششِ دست و دلبازانه باید «برداشتن سقف کارانه پزشکان در مناطق مرحوم» را بیفزاییم؛ دولت چند ماه قبل از مرداد اعلام کرده است: «به منظور ایجاد انگیزه خدمت رسانی در مناطق محروم و کمتر توسعه یافته (شهرهای الف و ب) کارانه پزشکان در این مناطق فاقد سقف خواهد بود.»
چراغ خاموش درآمدِ میلیاردی بازتولید می شود!
با این حساب، پزشکی که به منطقه ای محروم مثلاً شهر کوچکی مثل سرباز در سیستان و بلوچستان می رود، می تواند الی ماشالله یعنی تا بینهایت درآمد داشته باشد، آنهم از جیب مردم محرومی که نان خالی به زحمت برای خوردن دارند؛ فلسفه ی برداشتن سقف کارانه پزشکان در مناطق محروم، از سوی وزارت بهداشت و حامیان پزشکان در کمیسیون بهداشت و درمان مجلس، «انگیزه زایی برای پزشکان در جهت خدمت در مناطق محروم» عنوان شده است؛ یعنی پزشکی که قسم پزشکی خورده و باید به مردم خدمت کند، اگر چند صد میلیون تومانِ ناقابل! کارانه نگیرد، انگیزه ندارد به کردستان یا سیستان و بلوچستان برود و به درمان مردم بپردازد. به گفته ی محمد شریفی مقدم (دبیرکل خانه پرستار) «قبل از گذاشتن سقف برای کارانه پزشکان در دهه ی نود شمسی، از فیش حقوقی پزشکی در سرباز سیستان و بلوچستان رونمایی شد که 600 میلیون تومان دریافتی به عنوان کارانه داشت، دقیقاً در همان منطقه ای که بچه ها کفش برای رفتن به مدرسه ندارند و کتاب های درسی را در نایلون های دسته دار حمل می کنند و حالا بعد از چند سال به یمن لابی گری های قدرتمندشان می خواهند همان شرایط را بازتکرار کنند، البته بسیار چراغ خاموش و آهسته!»
افزایش صد درصدی کارانه ی 60 میلیون تومانی پزشکان در تمام کشور از جمله پایتخت و پیش از آن برداشتن سقف کارانه پزشکان در مناطق محروم، به راستی چراغ خاموش و بی سروصدا اتفاق افتاده است؛ قیاس کنید با پذیرش مصوبات شورایعالی کار برای بازنشستگان کارگری بعد از پنج ماه تمام و آنهمه هیاهو که بر سر اجرای قانون حداقلی ایجاد شد؛ دولت و فرادستان بارها در رسانه ها اعلام کردند «متعهد به بهبود معیشت بازنشستگان هستیم» و این در حالیست که با افزایش 38 درصدی نهایت یکی دو میلیون یا شاید سه میلیون تومان به دریافتی هر بازنشسته ی کارگری بعد از سی سال جان کندن و پای خطوط تولید ایستادن اضافه شده است؛ اما 60 میلیون تومان به دریافتی پزشکان سراسر کشور افزوده اند و از هیچ سو صدایی بلند نشده است، کاملاً چراغ خاموش!
جایی که اتفاقاً منابع هست!
چرا در حالیکه تورم بالای صد درصد است، تن به ترمیم دستمزد کارگران حداقل بگیری که زیر هفت میلیون تومان درآمد دارند نمی دهند و تازه حق مسکن 650 هزار تومانی ماه ها بلااجرا مانده است، چرا قانون تعرفه گذاری خدمات پرستاری 15 سال معطل و بلاتکلیف ماند حالا هم که قرار است اجرا شود سقف تعرفه ی یک پرستار فقط 3 میلیون تومان است؛ چرا برای همسان سازی و افزایش حقوق بازنشستگان مدام در بوق و کرنا می دمند اما اتفاق ملموسی نمی افتد؟
پاسخ همه ی این چراها مشخص نیست اما یک چیز مشخص است، شریفی مقدم می گوید: «خاصیت نئولیبرالیسم و تمرکز سیاست گذاری بر بهبود وضع صاحبان ثروت، همین است؛ وقتی می خواهند منافع خواص و نجومی بگیران را افزایش دهند، با یک نامه ی ساده و یک تصویب آنی، کار به سرانجام می رسد مشابه همین افزایش 60 میلیون تومانی کارانه پزشکان؛ اما برای دهک های فرودست، ماه ها باید اعتراض کنند، تشکل ها مطالبه گری کنند، بعد از نشست های متعدد و خون دل خوردن های بسیار، به اندک افزایش ناچیز و کمتر از قانون رضایت دهند؛ شما همین افزایش حقوق بازنشستگان را ببینید، چقدر اعتراض کردند، چند بار نشست برگزار شد، آخر کار با این تورم بیش از صد درصدی، افزایش حقوق شد 38 درصد یا در مورد پرستاران، بعد 15 سال مطالبه گری، از ابتدای امسال مدام در رسانه ها تبلیغ کردند که حق و حقوق پرستاران اعاده شد و تعرفه گذاری اجرایی می شود حالا سازمان نظام پرستاری می گوید سقف عایدی تعرفه گذاری فقط 3 میلیون تومان است!»
وقتی قرار است تعرفه گذاری پرستاران اجرا شود، می گویند منابع نیست، وقتی قرار است ماده 96 قانون تامین اجتماعی برای کارگران بازنشسته اجرا شود، می گویند منابع تعهدی باید به ریالی تبدیل شود و ریال نداریم؛ اما برای کارانه ی نامحدود پزشکان در مناطق محروم، لابد نقدینگی هست، نقدینگی و پولی که از جیب مردمان محروم همان مناطق قرار است پرداخت شود؛ برای 120 میلیون تومان کارانه پزشکان در سراسر کشور از جمله همین تهران نیز مردم عادی باید هزینه بپردازند!
به هر حال، با دو برابر کردن سقف کارانه پزشکان، تلاش های حامیان عدالتِ درمانی که بعد از اجرای طرح تحول سلامت، منتج به سقف گذاری برای کارانه دریافتی پزشکان شد، نقش برآب گردیده است. حالا دوباره نقطه سر خط، دوباره پزشکانِ عموماً نجومی بگیر، نجومی بگیرتر می شوند!
تاریخچه ی مساله:
دوباره نقطه سر خط
محمد شریفی مقدم در ارتباط با تاریخچه ی این مساله می گوید: قبل از طرح تحول سلامت در سال 93، کارانه پزشکان سقف نداشت؛ در جریان اجرای طرح تحول سلامت، تعداد تعرفه های پزشکان دوبرابر شد و تا 300 درصد افزایش نرخ تعرفه داشتند؛ آن زمان کارانه پزشکان به میلیارد رسید. پیگیری های بسیار در آن زمان از طرف خانه پرستار صورت دادیم، موضوع حساس شد و دیوان محاسبات و سازمان بازرسی ورود کردند و در نهایت ماجرا، سقف 60 میلیونی کارانه با تلاش بسیار گذاشته شد؛ همان زمان هم مطالبه گری بسیار کردیم وگرنه مایل به تعیین سقف نبودند؛ از آن سال تا هفت یا هشت ماه پیش موضوع کنار گذاشته شد تا اینکه وزارت بهداشت دستورالعملی تهیه کرد که سقف کارانه پزشکان برداشته شود. دولت موافقت نکرد اما آمدند در مناطق محروم سقف را برداشتند و حدود یک هفته پیش نیز سقف کارانه را در سراسر کشور به جز مناطق محروم دو برابر افزایش دادند و به 120 میلیون تومان رساندند.
او ادامه می دهد: مساله لابی قدرتمند پزشکان و حمایت سنگین بدنه ی مدیریتی وزارت بهداشت و کمیسیون بهداشت مجلس از آن هاست؛ دوبرابر شدن سقف کارانه، محصول نامه ی رئیس کمیسیون بهداشت مجلس به رئیس جمهور است؛ رئیس کمیسیون بهداشت، نماینده مردم زاهدان است و به جای اینکه حامی منافع درمانی و بهداشتی مردم محروم به خصوص در منطقه انتخابیه ی خود باشد، برای پزشکان «کار صنفی» می کند؛ این نمایندگان، به جای نماینده مردم، نماینده پزشکان هستند؛ ایشان ابتدا تقاضا کردند سقف را بردارید حالا که برنمی دارید، دو برابر کنید!
ماجرای یک نامه
مجلس چه باید بکند؟
در بیست و پنج مرداد ماه سال جاری، حسینعلی شهریاری (نماینده مردم زادهدان در مجلس و رییس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی) در نامه ای به رئیس جمهور، درخواست افزایش کارانه پزشکان را مطرح کرد؛ در بخشی از این نامه می خوانیم: «یکی از مواردی که در حال حاضر موجب بروز اشکالات عمده در راستای تحقق اهداف عالیه حوزه سلامت و اخلال در تامین منابع کافی برای تولید خدمات سلامت شده است، عدم افزایش سقف پرداخت کارانه پزشکان در فاصله سالهای 1395 تا 1401 می باشد که با وجود افزایش سالانه تعرفه ها و نرخ تورم علیرغم پیگیری های متعدد وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی، هیچ تغییری در سقف مذکور صورت نگرفته است و درصورت فعالیت ثابت پزشک تمام وقت از سال 96 تا 1401، مبالغ تعرفه خدمات ارائه شده (براساس نرخ تورم و افزایش حقوق کارکنان و ...) 86.5 درصد افزایش یافته است..... محدودسازی عملکرد پزشکانی که کارکرد بالایی دارند (شامل متخصصین شاغل در مناطق محروم یا پزشکان مورد ارجاع از بیمارستانهای مرجع) و پزشکان عضو هیات علمی تمام وقت جغرافیایی که وظیفه ارائه خدمات درمانی همراه با آموزش دستیاران و نیروهای تخصصی آینده را به عهده دارند، منجر به کاهش کیفیت آموزش و تربیت نیروهای تخصصی، عدم تمایل پزشکان به خدمت در بخش دولتی، ارجاع بیماران به بخش خصوصی و درنتیجه سرگردانی بیماران خواهد شد.»
خوانش این نامه نشان می دهد که چطور منافع نجومی پزشکان با قدرت تمام در لایه های بالایی پیگیری می شود؛ پزشکان تنها نیستند و از این نزدیکی به صاحبان قدرت و اشتراک منافع با آن ها سود سرشار می برند. در واقع سیستم حاکم، «پزشک سالار» است؛ این واقعیت را می توان در تمام تصمیم سازی های حوزه ی بهداشت و درمان و تصمیم گیری های مزدی دید؛ مطالبات درمانی و بهداشتیِ مردم محروم در استان های کم برخوردار، نادیده گرفته می شود، مطالبات مزدی فرودستان و دهک های کم درآمدتر از جمله پرستاران و سایر کادر درمان نادیده گرفته می شود، فقط منافع پزشکان دنبال می شود در هر شرایطی و به هر شیوه ای که ممکن باشد.
در این رابطه، از علی اصغر عنابستانی (نماینده مردم سبزوار در مجلس) پرسیدیم که چرا مجلس شورا با بی عدالتی در نظام درمان کشور برخورد نمی کند؛ او گفت: متاسفانه سیستم مدیریتی وزارت بهداشت، پزشک سالار است و مدیران این وزارتخانه در همراهی با سازمان نظام پزشکی، دائماً در حال افزایش حقوق و مزایای پزشکان هستند؛ این در حالیست که پرستاران بیشترین زحمت را در سیستم بهداشت کشور می کشند و کمترین منافع را می برند؛ عدالت باید برقرار باشد، نباید تمام مزایای درمان به جیب پزشکان برود.
او در پاسخ به اینکه چرا سقف کارانه پزشکان دوبرابر شد، به همراهی مسئولان وزارت بهداشت با پزشکان اشاره می کند و می گوید: در این رابطه حتماً به وزارت بهداشت تذکر خواهیم داد؛ فاصله ی دریافتی پزشکان و پرستاران از زمین تا آسمان است؛ افزایش تعرفه و کارانه پزشکان نه تنها عادلانه نیست بلکه در تضاد با منافع مردم است؛ هرچه تعرفه ی پزشکان بیشتر شود، دسترسی اکثریت مردم به بهداشت و درمان کمتر می شود؛ مردم توان پرداخت تعرفه های نجومی پزشکان را ندارند، مخصوصاً در مناطق محروم. بنابراین برداشتن سقف کارانه پزشکان این مناطق اصلاً صحیح نیست.
حرف آخر
پزشکی را تصور کنید که به امید چند صد میلیون تومان کارانه برای طبابت و درمان به سیستان و بلوچستان یا هر منطقه ی محروم دیگری در کشور می رود، اینجا تعهد پزشکی چطور تعریف می شود، معنای عدالت کجا گم می شود؛ یا آن دیگری که می خواهد 120 میلیون تومان کارانه از قِبَل درمان مردم در تهران داشته باشد. حامیان پزشکان در لایه های فرادستی، چند صد میلیون تومان کارانه را «حق مسلم پزشکان » می دانند اما حق مسلم یک پرستار تحصیلکرده که در صف مقدم بیماری ها و خطر برای نجات جان مردم می جنگد، چقدر است، فقط 3 میلیون تومان افزایشِ تعرفه گذاری؟ یا حق آن بازنشسته ای که سی سال در معدن خدمت کرده و دستمزدش 7 یا نهایت 8 میلیون تومان است یا ......؟!
گزارش: نسرین هزاره مقدم
مساله لابی قدرتمند پزشکان و حمایت سنگین بدنه ی مدیریتی وزارت بهداشت و کمیسیون بهداشت مجلس از آن هاست؛ دوبرابر شدن سقف کارانه، محصول نامه ی رئیس کمیسیون بهداشت مجلس به رئیس جمهور است.
به گزارش خبرنگار ایلنا، کار بسیار ساده و بی سرو صدا انجام شد؛ نمود بیرونی قضیه فقط دو خط خبر است. بیست و ششم مرداد، رسانه ها در بخشی از گزارش خروجی نشست هیات دولت نوشتند: «هیات وزیران در اجرای مصوبه شورای حقوق و دستمزد درخصوص تغییر سقف پرداختی کارانه به پزشکان، سقف دریافتی کارانه پزشکان شاغل در مناطق برخوردار را در سال 1401 و صرفاً به مدت یک سال، مبلغ 1200 میلیون ریال تعیین کرد.»
این چند خط خبر یعنی سقف کارانه پزشکان در این شرایط بی پولی و تحریم، در سراسر کشور به جز مناطق محروم به یکباره با یک حکم ساده، از 60 میلیون تومان به 120 میلیون تومان افزایش یافته است؛ به عبارتی 60 میلیون تومان عایدی ماهانه ی بیشتر برای پزشکان سراسر کشور.
این حکم تکمله ای هم دارد: «همچنین به موجب این مصوبه، در موارد خاص و ضروری برای برخی از پزشکانی که خدمات برجسته ارایه می نمایند، با نظر وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی سقف مذکور قابل افزایش است. فهرست این افراد باید توسط وزارت مذکور برای سازمان اداری و استخدامی کشور ارسال شود.» در واقع با این تکمله، دست وزارت بهداشت برای افزایش کارانه حتی بالاتر از سقف تعیینی باز گذاشته شده، پزشکان می توانند حتی بیشتر از 120 میلیون تومان در هر ماه کارانه بگیرند.
البته به این بخششِ دست و دلبازانه باید «برداشتن سقف کارانه پزشکان در مناطق مرحوم» را بیفزاییم؛ دولت چند ماه قبل از مرداد اعلام کرده است: «به منظور ایجاد انگیزه خدمت رسانی در مناطق محروم و کمتر توسعه یافته (شهرهای الف و ب) کارانه پزشکان در این مناطق فاقد سقف خواهد بود.»
چراغ خاموش درآمدِ میلیاردی بازتولید می شود!
با این حساب، پزشکی که به منطقه ای محروم مثلاً شهر کوچکی مثل سرباز در سیستان و بلوچستان می رود، می تواند الی ماشالله یعنی تا بینهایت درآمد داشته باشد، آنهم از جیب مردم محرومی که نان خالی به زحمت برای خوردن دارند؛ فلسفه ی برداشتن سقف کارانه پزشکان در مناطق محروم، از سوی وزارت بهداشت و حامیان پزشکان در کمیسیون بهداشت و درمان مجلس، «انگیزه زایی برای پزشکان در جهت خدمت در مناطق محروم» عنوان شده است؛ یعنی پزشکی که قسم پزشکی خورده و باید به مردم خدمت کند، اگر چند صد میلیون تومانِ ناقابل! کارانه نگیرد، انگیزه ندارد به کردستان یا سیستان و بلوچستان برود و به درمان مردم بپردازد. به گفته ی محمد شریفی مقدم (دبیرکل خانه پرستار) «قبل از گذاشتن سقف برای کارانه پزشکان در دهه ی نود شمسی، از فیش حقوقی پزشکی در سرباز سیستان و بلوچستان رونمایی شد که 600 میلیون تومان دریافتی به عنوان کارانه داشت، دقیقاً در همان منطقه ای که بچه ها کفش برای رفتن به مدرسه ندارند و کتاب های درسی را در نایلون های دسته دار حمل می کنند و حالا بعد از چند سال به یمن لابی گری های قدرتمندشان می خواهند همان شرایط را بازتکرار کنند، البته بسیار چراغ خاموش و آهسته!»
افزایش صد درصدی کارانه ی 60 میلیون تومانی پزشکان در تمام کشور از جمله پایتخت و پیش از آن برداشتن سقف کارانه پزشکان در مناطق محروم، به راستی چراغ خاموش و بی سروصدا اتفاق افتاده است؛ قیاس کنید با پذیرش مصوبات شورایعالی کار برای بازنشستگان کارگری بعد از پنج ماه تمام و آنهمه هیاهو که بر سر اجرای قانون حداقلی ایجاد شد؛ دولت و فرادستان بارها در رسانه ها اعلام کردند «متعهد به بهبود معیشت بازنشستگان هستیم» و این در حالیست که با افزایش 38 درصدی نهایت یکی دو میلیون یا شاید سه میلیون تومان به دریافتی هر بازنشسته ی کارگری بعد از سی سال جان کندن و پای خطوط تولید ایستادن اضافه شده است؛ اما 60 میلیون تومان به دریافتی پزشکان سراسر کشور افزوده اند و از هیچ سو صدایی بلند نشده است، کاملاً چراغ خاموش!
جایی که اتفاقاً منابع هست!
چرا در حالیکه تورم بالای صد درصد است، تن به ترمیم دستمزد کارگران حداقل بگیری که زیر هفت میلیون تومان درآمد دارند نمی دهند و تازه حق مسکن 650 هزار تومانی ماه ها بلااجرا مانده است، چرا قانون تعرفه گذاری خدمات پرستاری 15 سال معطل و بلاتکلیف ماند حالا هم که قرار است اجرا شود سقف تعرفه ی یک پرستار فقط 3 میلیون تومان است؛ چرا برای همسان سازی و افزایش حقوق بازنشستگان مدام در بوق و کرنا می دمند اما اتفاق ملموسی نمی افتد؟
پاسخ همه ی این چراها مشخص نیست اما یک چیز مشخص است، شریفی مقدم می گوید: «خاصیت نئولیبرالیسم و تمرکز سیاست گذاری بر بهبود وضع صاحبان ثروت، همین است؛ وقتی می خواهند منافع خواص و نجومی بگیران را افزایش دهند، با یک نامه ی ساده و یک تصویب آنی، کار به سرانجام می رسد مشابه همین افزایش 60 میلیون تومانی کارانه پزشکان؛ اما برای دهک های فرودست، ماه ها باید اعتراض کنند، تشکل ها مطالبه گری کنند، بعد از نشست های متعدد و خون دل خوردن های بسیار، به اندک افزایش ناچیز و کمتر از قانون رضایت دهند؛ شما همین افزایش حقوق بازنشستگان را ببینید، چقدر اعتراض کردند، چند بار نشست برگزار شد، آخر کار با این تورم بیش از صد درصدی، افزایش حقوق شد 38 درصد یا در مورد پرستاران، بعد 15 سال مطالبه گری، از ابتدای امسال مدام در رسانه ها تبلیغ کردند که حق و حقوق پرستاران اعاده شد و تعرفه گذاری اجرایی می شود حالا سازمان نظام پرستاری می گوید سقف عایدی تعرفه گذاری فقط 3 میلیون تومان است!»
وقتی قرار است تعرفه گذاری پرستاران اجرا شود، می گویند منابع نیست، وقتی قرار است ماده 96 قانون تامین اجتماعی برای کارگران بازنشسته اجرا شود، می گویند منابع تعهدی باید به ریالی تبدیل شود و ریال نداریم؛ اما برای کارانه ی نامحدود پزشکان در مناطق محروم، لابد نقدینگی هست، نقدینگی و پولی که از جیب مردمان محروم همان مناطق قرار است پرداخت شود؛ برای 120 میلیون تومان کارانه پزشکان در سراسر کشور از جمله همین تهران نیز مردم عادی باید هزینه بپردازند!
به هر حال، با دو برابر کردن سقف کارانه پزشکان، تلاش های حامیان عدالتِ درمانی که بعد از اجرای طرح تحول سلامت، منتج به سقف گذاری برای کارانه دریافتی پزشکان شد، نقش برآب گردیده است. حالا دوباره نقطه سر خط، دوباره پزشکانِ عموماً نجومی بگیر، نجومی بگیرتر می شوند!
تاریخچه ی مساله:
دوباره نقطه سر خط
محمد شریفی مقدم در ارتباط با تاریخچه ی این مساله می گوید: قبل از طرح تحول سلامت در سال 93، کارانه پزشکان سقف نداشت؛ در جریان اجرای طرح تحول سلامت، تعداد تعرفه های پزشکان دوبرابر شد و تا 300 درصد افزایش نرخ تعرفه داشتند؛ آن زمان کارانه پزشکان به میلیارد رسید. پیگیری های بسیار در آن زمان از طرف خانه پرستار صورت دادیم، موضوع حساس شد و دیوان محاسبات و سازمان بازرسی ورود کردند و در نهایت ماجرا، سقف 60 میلیونی کارانه با تلاش بسیار گذاشته شد؛ همان زمان هم مطالبه گری بسیار کردیم وگرنه مایل به تعیین سقف نبودند؛ از آن سال تا هفت یا هشت ماه پیش موضوع کنار گذاشته شد تا اینکه وزارت بهداشت دستورالعملی تهیه کرد که سقف کارانه پزشکان برداشته شود. دولت موافقت نکرد اما آمدند در مناطق محروم سقف را برداشتند و حدود یک هفته پیش نیز سقف کارانه را در سراسر کشور به جز مناطق محروم دو برابر افزایش دادند و به 120 میلیون تومان رساندند.
او ادامه می دهد: مساله لابی قدرتمند پزشکان و حمایت سنگین بدنه ی مدیریتی وزارت بهداشت و کمیسیون بهداشت مجلس از آن هاست؛ دوبرابر شدن سقف کارانه، محصول نامه ی رئیس کمیسیون بهداشت مجلس به رئیس جمهور است؛ رئیس کمیسیون بهداشت، نماینده مردم زاهدان است و به جای اینکه حامی منافع درمانی و بهداشتی مردم محروم به خصوص در منطقه انتخابیه ی خود باشد، برای پزشکان «کار صنفی» می کند؛ این نمایندگان، به جای نماینده مردم، نماینده پزشکان هستند؛ ایشان ابتدا تقاضا کردند سقف را بردارید حالا که برنمی دارید، دو برابر کنید!
به گفته وی، سلامت مردم در این نظام پزشک سالار اهمیتی ندارد و کاربدستان فقط مدافع پزشکان هستند؛ سازمان نظام پزشکی کارش همین است و باید مدافع منافع پزشکان باشد؛ اما وزارت بهداشت و نمایندگان عضو کمیسون بهداشت مجلس، چرا فقط و فقط حامی پزشکان هستند و برای مطالبات نجومی آن ها، کار صنفی می کنند؟!
ماجرای یک نامه
مجلس چه باید بکند؟
در بیست و پنج مرداد ماه سال جاری، حسینعلی شهریاری (نماینده مردم زادهدان در مجلس و رییس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی) در نامه ای به رئیس جمهور، درخواست افزایش کارانه پزشکان را مطرح کرد؛ در بخشی از این نامه می خوانیم: «یکی از مواردی که در حال حاضر موجب بروز اشکالات عمده در راستای تحقق اهداف عالیه حوزه سلامت و اخلال در تامین منابع کافی برای تولید خدمات سلامت شده است، عدم افزایش سقف پرداخت کارانه پزشکان در فاصله سالهای 1395 تا 1401 می باشد که با وجود افزایش سالانه تعرفه ها و نرخ تورم علیرغم پیگیری های متعدد وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی، هیچ تغییری در سقف مذکور صورت نگرفته است و درصورت فعالیت ثابت پزشک تمام وقت از سال 96 تا 1401، مبالغ تعرفه خدمات ارائه شده (براساس نرخ تورم و افزایش حقوق کارکنان و ...) 86.5 درصد افزایش یافته است..... محدودسازی عملکرد پزشکانی که کارکرد بالایی دارند (شامل متخصصین شاغل در مناطق محروم یا پزشکان مورد ارجاع از بیمارستانهای مرجع) و پزشکان عضو هیات علمی تمام وقت جغرافیایی که وظیفه ارائه خدمات درمانی همراه با آموزش دستیاران و نیروهای تخصصی آینده را به عهده دارند، منجر به کاهش کیفیت آموزش و تربیت نیروهای تخصصی، عدم تمایل پزشکان به خدمت در بخش دولتی، ارجاع بیماران به بخش خصوصی و درنتیجه سرگردانی بیماران خواهد شد.»
خوانش این نامه نشان می دهد که چطور منافع نجومی پزشکان با قدرت تمام در لایه های بالایی پیگیری می شود؛ پزشکان تنها نیستند و از این نزدیکی به صاحبان قدرت و اشتراک منافع با آن ها سود سرشار می برند. در واقع سیستم حاکم، «پزشک سالار» است؛ این واقعیت را می توان در تمام تصمیم سازی های حوزه ی بهداشت و درمان و تصمیم گیری های مزدی دید؛ مطالبات درمانی و بهداشتیِ مردم محروم در استان های کم برخوردار، نادیده گرفته می شود، مطالبات مزدی فرودستان و دهک های کم درآمدتر از جمله پرستاران و سایر کادر درمان نادیده گرفته می شود، فقط منافع پزشکان دنبال می شود در هر شرایطی و به هر شیوه ای که ممکن باشد.
در این رابطه، از علی اصغر عنابستانی (نماینده مردم سبزوار در مجلس) پرسیدیم که چرا مجلس شورا با بی عدالتی در نظام درمان کشور برخورد نمی کند؛ او گفت: متاسفانه سیستم مدیریتی وزارت بهداشت، پزشک سالار است و مدیران این وزارتخانه در همراهی با سازمان نظام پزشکی، دائماً در حال افزایش حقوق و مزایای پزشکان هستند؛ این در حالیست که پرستاران بیشترین زحمت را در سیستم بهداشت کشور می کشند و کمترین منافع را می برند؛ عدالت باید برقرار باشد، نباید تمام مزایای درمان به جیب پزشکان برود.
او در پاسخ به اینکه چرا سقف کارانه پزشکان دوبرابر شد، به همراهی مسئولان وزارت بهداشت با پزشکان اشاره می کند و می گوید: در این رابطه حتماً به وزارت بهداشت تذکر خواهیم داد؛ فاصله ی دریافتی پزشکان و پرستاران از زمین تا آسمان است؛ افزایش تعرفه و کارانه پزشکان نه تنها عادلانه نیست بلکه در تضاد با منافع مردم است؛ هرچه تعرفه ی پزشکان بیشتر شود، دسترسی اکثریت مردم به بهداشت و درمان کمتر می شود؛ مردم توان پرداخت تعرفه های نجومی پزشکان را ندارند، مخصوصاً در مناطق محروم. بنابراین برداشتن سقف کارانه پزشکان این مناطق اصلاً صحیح نیست.
مشخص نیست این تذکرات یا بهتر بگوییم انتقادات کلامی به کجا قرار است بینجامد؛ چرا مقامات وزارت بهداشت برای پاسخگویی به صحن مجلس فراخوانده نمی شود؛ آیا اشتراک منافع برخی نمایندگان با پزشکان، باید موجب شود که در هر شرایطی سود سرشار پزشکان سرشارتر شود، حتی در شرایط بی پولی و حتی از جیب مردم مناطق محروم؟
حرف آخر
پزشکی را تصور کنید که به امید چند صد میلیون تومان کارانه برای طبابت و درمان به سیستان و بلوچستان یا هر منطقه ی محروم دیگری در کشور می رود، اینجا تعهد پزشکی چطور تعریف می شود، معنای عدالت کجا گم می شود؛ یا آن دیگری که می خواهد 120 میلیون تومان کارانه از قِبَل درمان مردم در تهران داشته باشد. حامیان پزشکان در لایه های فرادستی، چند صد میلیون تومان کارانه را «حق مسلم پزشکان » می دانند اما حق مسلم یک پرستار تحصیلکرده که در صف مقدم بیماری ها و خطر برای نجات جان مردم می جنگد، چقدر است، فقط 3 میلیون تومان افزایشِ تعرفه گذاری؟ یا حق آن بازنشسته ای که سی سال در معدن خدمت کرده و دستمزدش 7 یا نهایت 8 میلیون تومان است یا ......؟!
گزارش: نسرین هزاره مقدم